وشبختانه با گذشت زمان و پیشرفت علوم هر روزه بعد جدیدى از تاثیر نماز بر زندگى انسان روشن مى گردد.

یکى از ابعاد نماز که امروزه مورد توجه دانشمندان اسلامى و غیر اسلامى قرار گرفته، تاثیرات مسائل معنوى از جمله نماز، دعا و راز و نیایش با خداوند متعال بر روح و روان انسان مى باشد که اعترافات این دانشمندان در این باره بسیار جالب و قابل تامل مى باشد.

در اینجا به دلیل اختصار تنها به گوشه اى از آثار نماز بر روح و روان انسان اشاره نموده و براى کسب اطلاعات بیشتر، شما را به مطالعه کتاب مفصلى که در این زمینه به نگارش در آمده دعوت مى نمائیم.

آرامش بخشى نماز

اضطراب بیمارى شایع قرن اتم و کهکشان است، پیشرفت سریع و پیچیده تمدن و در عین حال بى توجهى به ارزش هاى مذهبى و خانوادگى هر روز بیش از پیش براى افراد و اجتماع اضطراب هاى جدید بوجود مى آورد بگونه اى که هر روز آمار بیمارى هاى روانى، و مصرف قرص اعصاب و در نتیجه آمار خودکشى و دیوانگى بیشتر مى شود.

با این که دلایل علمى مختلفى از دیدگاههاى مختلف بعنوان دلایل بروز اضطراب و تشدید آن ارائه شده است اما همچنان دور شدن از ایمان مذهبى بعنوان یک عامل عمیق در بروز اضطراب نقش غیر قابل انکارى دارد.(1) و به این ترتیب نقش پیشگیرى کننده و حتى درمانگر مذهب در مورد اضطراب قابل بررسى است.

بهترین راه حل براى رفع این مشکل فراگیر، چیزى جز یاد خدا و ایمان و اُنس با نماز نیست کما این که که خداوند متعال تصریح نموده: «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب».(2) (همانا با یاد خداوند دل ها آرامش مى یابد»

امروزه بسیارى از دانشمندان علوم روانى و روان پزشکان نیز، به این نکته پى برده اند که دعا و بر پا داشتن نماز و اعتقاد محکم به خداوند و دین، نگرانى، تشویش، یأس و ترس را- که موجب بسیارى از بیمارى هاى روحى است- بر طرف مى سازد.

«دیل کارندگى» روان شناس مشهور غرب مى نویسد: «در آمریکا، یه طور متوسط در هر 35 دقیقه یک نفر خودکشى مى کند و در هر دو دقیقه یک نفر دیوانه مى شود. اگر این مردم از تسکین خاطر و آرامش- که دین و عبادت به آدمى مى بخشد- نصیبى داشتند، ممکن بود، از اغلب این خودکشى ها و بسیارى از دیوانگى جلوگیرى شود.».(3)

تقویت روحیه در زمان بروز مشکلات‏

نماز در تقویت روحیه انسان به هنگام بروز مشکلات و گرفتارى ها نقش بسیارى دارد، چه عملى بهتر از نماز و پیوند با خدایى که فرمانش در تمام جهان هستى نافذ است و همه چیز در برابر اراده او سهل و آسان است

ایجاد امید

ایمان به خدا و راز و نیاز با او به انسان امید و توان مى دهد، احساس مى کند به پناهگاه مطمئن و باقدرتى متکى است و بدین دلیل، احساس امید و توانمندى مى کند و اگر این ارتباط با آن منبع عظمت و رحمت قطع باشد، احساس دل تنگى و نگرانى در او ایجاد مى شود و به بیماریهاى روانى گرفتار مى آید.

روانشناسان و روانکاوان بزرگى همچون یونگ، اریک فروم، ویلیام جیمز و دیگران به این حقیقت اشاره کرده اند و ایمان به خدا را اساس و پایه پیشگیرى و معالجه بیمارى روانى مى دانند.

«دیل کارنگى» مى نویسد: «هنگامى که کارهاى سنگین، قواى ما را از بین مى برد و اندوه ها هر نوع اراده اى را از ما سلب مى کند و بیشتر اوقات، که درهاى امید به روى ما بسته مى شود، به سوى خدا روى مى آوریم. ولى اصلا چرا بگذاریم روح یأس و ناامیدى بر ما چیره شود؟ چرا همه روزه به وسیله خواندن نماز و دعا و بجاى آوردن حمد و ثناى خداوند، قواى خود را تجدید نکنیم؟»

حضرت على (علیه السلام) مى فرماید: «پروردگارا، تو از هر مونسى براى دوستانت مونس ترى و از همه آن ها براى کسانى که به تو اعتماد کنند، براى کارگزارى آماده ترى... اگر تنهایى سبب وحشت آنان گردد یاد تو مونس آنهاست و اگر سختى ها بر آنان فرو ریزند به تو پناه مى برند.».(4)

احساس عزّت‏

عزّت به معنى نفوذناپذیرى است. در مکتب انبیا تمام عزّت ها از آنِ خداست، چنانکه همه قدرت ها از اوست. لذا قرآن از کسانى که به سراغ غیر خدا مى روند انتقاد مى کند که آیا از غیر خدا عزّت مى خواهید؟.(5)

طبیعى است که اتصال به عزیزِ مطلق و قدرت بى نهایت، به انسان عزّت مى دهد. چنانکه کلماتى همچون «اللّه اکبر» طاغوت ها را در نزد انسان حقیر و او را در برابر آنها عزیز مى کند.

لذا قرآن به ما دستور مى دهد که در سختى ها و مشکلات از نماز و عبادت کسب قدرت و قوّت کنیم: «وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ».(6) (از صبر و نماز یارى جویید).(7)

تمرکز حواس‏

افراد موفق کسانى هستند که مى توانند در امرى تمام افکار خود را متمرکز کنند و تمام دانستنیهاى خود را درباره آن بیاورند و به کار بندند. براستى اگر روح و فکر ما به طور کامل در نقطه اى متمرکز شود یا براى امرى به کار افتد نیروى شگفت انگیز و فوق العاده اى مى آفریند.

ویلیام جیمز که پدر روانشناسى جدید محسوب مى شود، مى گوید:

فرق بین افراد نابغه با دیگران، یک موهبت فطرى نیست بلکه مربوط به توجه کاملى است که به موضوعات و نتیجه هاى آن مبذول مى دارند و میزان نبوغ بستگى به میزان و درجه تمرکز افکار شخصى دارد.

در مورد این که چگونه مى توان این نیرو را در خود ایجاد کرد ویلیام مولتن در مجله ریدرز دایچست مى نویسد:

این نیرو تمرکز فکر به وسیله تمرین به دست مى آید و البته تمرین احتیاج به شکیبایى و پایدارى دارد. وقتى توانستى افکارت را پى در پى 50 یا 100 بار در موضوعى متمرکز کنى لاجرم سایر افکار و خاطره ها جاى خود را به موضوع مورد نظرتان خواهد داد. سرانجام عادت خواهى کرد که در هر امرى با اراده خود ذهن را متمرکز سازى.

از تمام مطالب فوق نتیجه مى گیریم که نماز بهترین وسیله براى پرورش د تمرکز فکر و حواس در انسان است. زیرا نمازگزارى که مى کوشد با تمام قدرت افکار خود را در یک جا جمع کند تا نمازش با خشوع و حضور قلب باشد، بدون تردید این عمل در وى عادت مى شود و مى تواند در هر موردى تمام افکار خود را متمرکز سازد و در نتیجه به ترقیات و اکتشافات مهمى نایل گردد..(8)

بهبود افسردگى و اختلالات روانى‏

اگر انسان به دلیل عدم اعتقاد به خدا، پناهگاه و ماوایى امن نداشته باشد تا بدان التجا جوید، نهایتا به بن بست و پوچى رسیده و خود را خبط طبیعت پنداشته و بدین گونه خود را دچار امراض روانى لاعلاجى گرداند.

لذا، نماز یکى از موثرترین و بهترین راه هاى درمان این گونه امراض روحى است، زیرا که نماز و نیایش، راز و نیاز با مبدا هستى است که انسان به اصطلاح عقده گشایى مى کند و آنچه در دل و قلبش پنهان دارد، بیرون ریزد و با خالق خود به امید گشایش راز دل خود را در میان مى گذارد و همین امر امید به استجابت دعا و نمازش است که به شخص نیرو و حیاتى تازه بخشیده و او را از چنگال مخوف برخى از امراض د روحى و روانى رهایى مى بخشد.

پروفسور ویلیام جیمز در این باره مى گوید:

در خصوص شفا یافتن بیمار به وسیله دعا و نماز باید گفت: چنانکه حقایق و واقعیت هاى پزشکى را قبول داشته باشیم، پزشکانى چند اظهار داشته که در بسیارى از موارد دعا، در بهبودى حال بیمار موثر بوده است. بنابر این باید دعا را در معالجه بیماران یکى از وسایل موثر دانست. در مورد بسیارى از مردم، دعا براى معالجات امراض روحى بسیار موثر بوده است و در نتیجه صحت بدنى و جسمى آنها را در پى خواهد داشت.

حتى بقول دکتر کارل وقتى نیایش ساده و به صورت اداى طوطى وار جملاتى باشد، اثرى بر روى رفتار و سلوک فرد مى گذارد..(9)

بهترین راه تسکین غم و اندوه‏

بانو دکتر روز هلوردنج که از مشاورین پزشکى بوستن در آمریکاست گوید:

به نظر من بهترین درمان تسکین و تخفیف غم و نگرانى این است که مشکلات و گرفتاریهاى خود را با شخصى که طرف اعتماد باشد در میان گذاریم، ما این عمل را خالى کردن دل مى گوییم....

وقتى که بیماران به اینجا مراجعه مى نمایند، مى توانند گرفتارى ها و غصه هاى خود را به تفصیل براى دیگران شرح دهند، آن قدر بگویند تا بکلى از فکرشان خارج شود، فکر کردن درباره نگرانى ها و پنهان داشتن آنها از دیگران باعث هیجان عصبى مى شود، ما هم بایستى شریکى برا گرفتارى هاى خود پیدا کنیم، باید حس کنیم که در دنیا کسى هست که مایل به گوش دادن شرح گرفتاریهاى ما و قادر به درک آنها باشد.

امروز اغلب بیمارستانهاى روحى و عصبى و حتى قسمت هاى جسمى و بخش هاى جراحى نزد یکى از طرق معالجه بیماران را همان راز دل گفتن با دیگران تشخیص داده اند. و یکى از دستورات دانشمندان و روان شناسان نیز همین است که انسان عقده هاى خود را به شخصى که مورد اعتماد خود مى داند بازگو کند...

حال با این توضیحات و در چنین مواردى آیا جهت رفع نگرانى و پریشانى بهتر نیست به درگاه خداوند سمیع و بصیر پناه برده... خداوندى که کلیه امور به دست او و هر خیر و احسانى پرتوى از فیوضات بیکران او و هر امرى به فرمان اوست....(10)

تعادل روحى و روانى‏

امروزه بیش از 60 درصد مراجعه کنندگان به بیمارستانهاى عمومى، در واقع از یک مشکل روانى رنج مى برند که در این میان خواب در بهبود و یا تشدید این مساله نقش مهمى را ایفا مى نماید، از همین رو ایجاد بهداشت خواب، یک رکن مهم بهداشت روانى و جسمى به حساب مى آید و هر عاملى که در تنظیم بهداشت خواب موثر باشد، پیشگیرى کننده و حتى درمانگر بسیارى از بیماریهاى جسمى و روانى است.

امروزه، نخستین اصلى که در ایجاد بهداشت خواب، توسط جدیدترین منابع علمى دنیا توصیه مى شود بیدار شدن هر صبح سر یک موقع مشخص از خواب است..(11)

یک نگاه کلى به جدول اوقات شرعى، نشان مى دهد، که وقت نماز صبح در تمام طول سال، با در نظر گرفتن تغییرات ناشى از حرکات وضعى و انتقالى زمین، زمان ثابتى است و اقامه کننده نماز صبح، با برخاستن پس از اذان در واقع اساسى ترین گام را در جهت رعایت بهداشت خواب و در نتیجه آن سلامت بدنى و تعادل روحى و روانى برداشته است.

شادابى روح و روان‏

از جمله مواد شیمیایى داخل بدن که به طور غیر ارادى سبب شادى انسان مى شود و به او شعف و نشئه بى نظیر مى بخشد، ماده اى به نام «کورتیزول» مى باشد که میزان آن در داخل بدن انسان در ساعات سحرگاهى بشدت افزایش مى یابد.(12) و در صورت بیدارى انسان در این ساعات، لذت و شعف سرمست کننده اى نصیب او مى شود که بى شک بر زندگى او در تمام طول روز تاثیر گذار است.

افزایش کورتیزول در ساعات صبح و ارتباط آن با نشاط صبحگاهى، که امروزه از مسلمات پزشکى است،

به این ترتیب واضح است، امر واجب نماز صبح با ارزانى داشتن بیدارى صبحگاهى به انسان تقدیم کننده شادابى به او مى باشد.

ایجاد احساس امنیت روانى‏

هر چند که در پزشکى و زیست شناسى امروزى واژه استرس به معنى متفاوتى به کار مى رود، اما بر اساس تعریف هانس سلیه (روانشناس مشهور) استرس در پزشکى و روانپزشکى معمولا اشاره به موقعیت روانى و اجتماعى متنوعى دارد که قادر به ایجاد بیماریهاى جسمى و روانى و سایر اختلالات رفتارى است.

چنانچه با دقت کافى و استناد به شواهد آمارى به مکانهایى که استرس متعدد زندگى کار افراد را بدانجا مى کشاند (مکان هایى مثل مطب پزشکان، بیمارستانهاى جسمى و روانى، قبرستان جوانمرگ ها؟، زندان ها و..) سرى بزنیم متوجه مى شویم که تعداد مذهبى ها، در مقایسه با غیر مذهبى هاى حاضر در این قبیل جاها بسیار متفاوت است.

بعنوان مثال در کشور خودمان 90 درصد محکومان زندانها را افراد بى نماز تشکیل مى دهند. یا مثلا آمار بیماران بسترى در بیمارستان ها که با نماز بیگانه اند به طرز باورنکردنى بیش از اشخاص مقید به نماز است..(13)

پیشگیرى از بروز اختلال شخصیت اسکیزوئید

برخى روانپزشکان ایرانى «شخصیت منزوى» را بعنوان بهترین ترجمه، به جاى شخصیت «اسکیزوئید» پیشنهاد کرده اند. چرا که مبتلایان به این اختلال، عمرى را در کناره گیرى از اجتماع گذرانده اند و در نظر دیگران آدم هائى مردم گریز، منزوى و تنها هستند.

مبتلایان به این حالت اکثرا مشاغل انفرادى که حداقل تماس با دیگران را ایجاب مى کند، انتخاب مى کنند و حتى برخى کارشبانه را به کار روزانه ترجیح مى دهند تا مجبور به مدارا با افراد بیشترى نباشند.

روشهاى مورد استفاده در روانپزشکى امروز براى درمان این عارضه اعم از روان درمانى، گروه درمانى و یا حتى دارو درمانى صورت مى پذیرد اما چنانچه در پیشگیرى و یا درمان این اختلال شایع شخصیت، روش عملى بى نظیرى را جویا باشیم، کلمه درخشان نماز باز هم راهگشا خواهد بود.

توصیه مؤکد اسلام مبنى بر اقامه نمازهاى واجب یومیه به جماعت و علاوه بر آن بانگ روح افزاى نماز جمعه در فراخواندن به یک اجتماع شکوهمند و پر شور هفتگى بعنوان سمبل بزرگى از اصالت «اجتماعى بودن» و ترک رهبانیت در همه تعالیم اسلامى مطرحند و گویى همه این قبیل تعالیم خود به خود نمازگزار را از گوشه نشینى و تنهایى، به بطن اجتماع مى کشاند.

به این ترتیب، نماز نه تنها از ابتلا به اختلال اسکیزوئید پیشگیرى مى کندبلکه توانایى دارد که مبتلایان به این عارضه را براى همیشه از کنج عزلت، به قلب جامعه بکشاند..(14)

(1) ترجمه فارسى سیناپس کاپلان سادوک، جدوم صفحه. 473
000 (2) رعد) 13 (، آیه. 28
000 (3) مجتبى کلباسى، یکصد پرسش و پاسخ درباره نماز، ستاد اقامه نماز، پائیز 80 ش، چاپ اول، ج 1 ص. 87
000 (4) سید رضى، نهج البلاغه، سید جعفر شهیدى، تهران، شرکت انتشارات علمى و فرهنگى، 1378 ش، چهاردهم، خطبه. 225
000 (5) نساء) 4 (، آیه. 139
000 (6) بقره) 2 (، آیه. 45
000 (7) محسن قرائتى، تفسیر نماز، مرکز فرهنگى درسهایى از قرآن، 1387 ش، سیزدهم، ص. 30