سفارش تبلیغ
صبا ویژن


وضو کلید نماز

قال رسول الله – صلى الله علیه وآله -:…والوضوء مفتاح الصلاة ؛
… وضو کلید نماز است .
(نهج الفصاحه ، حدیث 1588) 

وضو در هواى سرد
قال الباقر – علیه السلام -:ثلاث کفارات فاسباغ الوضوء فى السبرات و بالمشى باللیل و النهار الى الجماعات و المحافظة على الصلوات ؛
سه چیز است که جبران کننده و محو کننده گناه است :
1 – کامل گرفتن وضو در هواى بسیار سرد.
2 – راه رفتن در شب و روز به سوى جماعتهاى اسلامى (نماز جماعت و جمعه ).
3 – مراقبت بر انجام صحیح نمازها.
(معانى الاخبار، ص 314) 

آداب وضو
قال الصادق – علیه السلام -:من توضا و تمندل کتبت له حسنة ، و من توضا و لم یتمندل حتى یجف وضوئه کتبت له ثلاثون حسنة ؛
کسى که وضو بگیرد و خود را با حوله خشک نماید، یک حسنه براى او نوشته مى شود، و هر که وضو بگیرد و خشک نکند، بلکه صبر نماید تا اعضاء وضو به خودى خود خشک شود، سى حسنه براى او نوشته مى شود.
(بحارالانوار، ج 80، ص 330) 

تاثیر وضو
قال رسول الله – صلى الله علیه وآله -:خللوا بین اصابعکم لایخلل الله بینها بالنار ؛
هنگام وضو میان انگشتان خود فاصله دهید تا خدا به وسیله آتش میان آنها را فاصله ندهد.
(نهج الفصاحه ، ص 306) 

مقدار آب وضو
قال رسول الله – صلى الله علیه وآله -:الوضوء مد و الغسل صاع و سیاتى اقوام یستقلون ذلک فاولئک على خلاف سنتى ؛
براى وضو ده سیر آب و براى غسل ، سه کیلو آب کافى است ، ولى افرادى در آینده مى آیند که این مقدار را کم مى شمارند (و آب زیادى مصرف خواهند کرد) که آنها بر خلاف راه من مى روند.
(محجة البیضاء، ج 1، ص 301) 

نصف ایمان
قال رسول الله – صلى الله علیه وآله -:الوضوء نصف الایمان ؛
وضو گرفتن نیمى ازایمان است .
(بحارالانوار، ج 80، ص 238) 

اثر تجدید وضو
قال رسول الله – صلى الله علیه وآله -:الوضوء على الوضوء نور على نور ؛
وضوى پس از وضو بسیار پسندیده است .
(محجة البیضاء، ج 1، ص 302) 

تجدید وضو
قال رسول الله – صلى الله علیه وآله -:من جدد وضوءة من غیر حدث جدد الله توبته من غیر استغفار ؛
هرکس وضویش را بدون اینکه باطل شود تجدید کند، خداوند توبه اش را بدون استغفار تجدید مى کند.
(محجة البیضاء، ج 1، ص 302) 

پاکى به وسیله وضو

قال الرضا – علیه السلام -:… لان یکون العبد طاهرا اذا قام بین یدى الجبار عند مناجاته ؛
… چون وضو یک ادب در برابر خدا است ، بنده به هنگام نماز، وقتى که دربرابر خداوند مى ایستد، پاک باشد.
(بحارالانوار، ج 6، ص 64) 

وضو هنگام خواب
قال رسول الله – صلى الله علیه وآله -:من باب على طهر فکانما احیى اللیل ؛
کسى که شب را با وضو بیارامد، گویى که تمام شب را به احیاء و عبادت گذرانده است .
(وسائل الشیعه ، ج 1، ص 266) 

آثار وضو
قال رسول الله – صلى الله علیه وآله -:امتى الغر المحجلون من اثار الوضوء یوم القیامة ؛
امت مرا دست و پاى نورانى باشد روز قیامت ، از آثار وضوء که در دنیا گرفته باشد.
(شهاب الاخبار، ص 122) 

مسواک و وضو
قال رسول الله – صلى الله علیه وآله -:السواک شطر الوضوء ؛
مسواک کردن جزئى از وضو است .




      

پیامبر (ص) پرسید : چه کسی را بیشتر از همه دوست داری ؟

شیطان گفت : کسی که با اخلاق و زبانش آرامش یک جامعه و خانواده را برهم می‌ریزد!

حضرت فرمود : شکار تو چیست ؟

شیطان گفت : مردان چشمچران

پیامبر (ص) در ادامه از شیطان پرسید : دام تو چیست ؟

ابلیس گفت : موی بیرون ریخته زنان ! و ادامه داد

هر تار موی زن بی‌حجاب و بدحجاب دامی است برای یک مرد و

به تعداد تارهای موی زنان من دام دارم!

حضرت فرمود :مردم را از چه کاری باز می‌داری ؟

شیطان گفت : از کارهای خیر ! اما افرادی که با عالمان و صالحان در ارتباط بوده و از عبادت هم کم نمی‌گذارند زورم به آنها نمی‌رسد




      

در روایات آمده است که سجده برترین اعمال بدن است و از سایر عبادات در نورانی کردن شخص، م?ثرتر و نزدیک‌ترین حالات بنده به خداوند، حال سجده است؛ بخصوص اگر گرسنه باشد و سجده را با گریه همراه کند.



سجده یکی از برترین نمودهای بندگی خداوند است.

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند:«سوگند به خدا، کسی که حقیقت سجده را در عبادات خود بیاورد، هرگز دچار خسران نخواهد شد.»




      

نویسنده: مهدی ::: یادداشت ثابت - پنج شنبه 92/8/10::: ساعت 2:15 صبح

در پیام به همایش ملی تغییرات جمعیتی؛

هشدار رهبر انقلاب نسبت به خطرات پیری جمعیت کشور

مسئله ی نمای جوان برای کشور یک مسئله ی اساسی، مهم و تعیین کننده است و کشورهایی که در دنیا دچار پیری جمعیت شده اند به دشواری راه علاجی برای مشکلات ناشی از آن یافته اند که لازم است برای حل این مشکل در کشور کار علمی، عمیق و اساسی صورت پذیرد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام به همایش ملی «تغییرات جمعیتی و نقش آن در تحولات مختلف جامعه» با اشاره به اهمیت موضوع جمعیّت و ضرورت فرهنگ سازی برای اقناع نخبگان در ارتباط با نیاز کشور به افزایش جمعیت، خاطر نشان کردند: مسئله ی نمای جوان برای کشور یک مسئله ی اساسی، مهم و تعیین کننده است و کشورهایی که در دنیا دچار پیری جمعیت شده اند به دشواری راه علاجی برای مشکلات ناشی از آن یافته اند که لازم است برای حل این مشکل در کشور کار علمی، عمیق و اساسی صورت پذیرد.


متن پیام رهبر انقلاب که بر گرفته از بیانات ایشان در دیدار اعضای دست اندرکار برگزاری همایش ملی تغییرات جمعیتی و نقش آن در تحولات مختلف جامعه در تاریخ 1392/8/6 است، و صبح امروز (پنجشنبه) در این همایش در شهر قم قرائت شد، به شرح زیر است:


بسم الله الرّحمن الرّحیم


مسئله ی جمعیّت که بجد هم مورد بحث و اختلاف نظر در جامعه است، مسئله ی بسیار مهمّی است. بلاشک از نظر سیاست کلّی کشور، کشور باید برود به سمت افزایش جمعیّت؛ البتّه به نحو معقول و معتدل. همه ‌ی اشکالات و ایرادهایی که وارد میشود -که بعضی از  اشکالاتی را هم که مطرح میکنند ما دیده ایم - قابل برطرف شدن و قابل پاسخ دادن است. آنچه مهم است این است که کشور ما با ظرفیّت طبیعی و با ویژگی جغرافیای سیاسی خود احتیاج دارد به یک جمعیّت بیشتر؛ علاوه بر این –همان طور که قبلاً هم گفته ایم- مسئله ی نمای جوان برای کشور یک مسئله ی اساسی و مهم و تعیین کننده است. آن ‌طوری که اهل علم و اهل تحقیق بررسی کرده اند و جوانب قضیّه را ملاحظه کرده اند و آمارها را مورد مداقّه قرار داده اند، ما اگر چنانچه با این شیوه ای که امروز داریم حرکت میکنیم پیش برویم، در آینده‌ ی نه چندان دور، یک کشور پیری خواهیم بود که علاج این بیماری پیری هم در حقیقت در دسترس نیست؛ حالا نه [ اینکه] در دسترس ما نیست،  [بلکه] در دسترس هیچ کس نیست؛ یعنی امروز کشورهایی که در دنیا دچار پیری شده اند و قدرت زاد و ولد خودشان را از دست داده اند، بدُشواری میشود گفت که راه علاجی برای حلّ این مشکل دارند. ما هم طبعاً با همین مشکل مواجه خواهیم شد؛ و نباید بگذاریم به اینجا برسد. البتّه مبانی اسلامی و تفکّر اسلامی در زمینه‌ ی جمعیّت و افزایش جمعیّت و با توجّه به وضع جغرافیای سیاسی منطقه و کشور جمهوری اسلامی، یک چیزهای روشن و واضحی است.


همایشی(1) که آقایان گذاشتید، به نظر من جزو کارهای بسیار خوب است. یعنی ما نمیخواهیم این قضیّه را با شعار و با اینکه «صلوات بفرست تمام بشود» و مانند اینها پیش ببریم؛ میخواهیم مسئله به شکل عمیق و علمی حل بشود، گره های ذهنی‌ ای که وجود دارد باز بشود، حقیقت قضیّه روشن بشود و به اعتقاد من ما میتوانیم این کار را بکنیم؛ یعنی متفکّرین ما و صاحبان دانشِ مرتبط با مسئله ی جمعیّت- در هر بخشی از بخشها- میتوانند در این زمینه منطق صحیح و قابل قبولی را ارائه کنند. این همایش البتّه قدم اوّل است، یعنی قدم ابتدایی است،  [امّا] از گذاشتن قانون به نظر من مهم تر است(2)، چون فرهنگ سازی در این مسئله مثل خیلی از مسائل دیگر اجتماعی، حرف اوّل را میزند؛ باید فرهنگ سازی بشود که متأسّفانه امروز این فرهنگ سازی نیست، تعطیل است؛ با اینکه گفته شده، ما هم گفته ایم، دیگران هم گفته اند، در مجلس هم مطرح شده، بعضی ‌ها هم کم و بیش اینجا و آنجا بحث میکنند، لیکن کار فرهنگی به معنای صحیح انجام نگرفته. به نظر من این کار شما کار خوبی است، کار مناسبی است؛ منتها اکتفا نکنید به اینکه یک میزگردی تشکیل بشود و سخنرانی ‌ای گذاشته بشود و مثلاً تعدادی مقاله چاپ بشود؛ اینها کارهای لازمی است، امّا ناکافی است؛ بایستی از امکاناتی که در کشور وجود دارد استفاده کنید، فکر را در کشور بگسترانید؛ آن ‌وقت فکری هم که گسترش پیدا میکند، باید فکر عمیق و اساسی و منطقی و قانع کننده برای هر کسی باشد؛ بنابراین باید کار بشود روی این مسئله که لابد آقایان این کار را کرده اید. من معمولاً وقتی گروه‌ها و افرادی دنبال این هستند که مثلاً یک گردهمایی و همایشی را ترتیب بدهند، همیشه سفارش میکنم، میگویم شما اَمَد(3) را نزدیک قرار ندهید؛ یعنی فرصت قرار بدهید برای اینکه بتوانید کار بکنید، تا آنچه بروز می‌کند در این همایش، یک چهره و نمای مطلوبی داشته باشد، آبرومند باشد. و لابد آقایان این کار را کرده‌اید، چون بحمدالله شما اهل فضل و اهل تحقیق هستید و مؤسسه‌ی شما، مؤسسه ای است که سابقه ی خوبی در این زمینه‌ها دارد؛ لیکن کار را به اینجا متوقّف نکنید.


جوانب قضیّه را بسنجید، ببینید چه چیزهایی است که موجب میشود جامعه ما دچار میل به کم ‌فرزندی بشود. این میل به کم بودن فرزند، یک عارضه است؛ والّا انسان به طور طبیعی فرزند را دوست میدارد. چرا ترجیح میدهند افرادی که فقط یک فرزند داشته باشند؟ چرا ترجیح میدهند فقط دو فرزند داشته باشند؟ چرا زن به شکلی، مرد به شکلی پرهیز میکنند از فرزند داری؟ اینها را بایستی نگاه کرد و دید عواملش چیست؛ این عوامل را پیدا کنید، بر روی علاج این عوامل بیماری ‌زا -که به اعتقاد بنده اینها عوامل بیماری زاست- متخصّصین و صاحبان اندیشه را بخواهید فکر کنند. فرض کنید مثلاً بالا رفتن سنّ ازدواج؛ بلاشک یکی از چیزهایی که باروری را محدود میکند، بالارفتن سنّ ازدواج است؛ خب، این یکی از کارهایی است که باید در کشور فکر بشود. چرا سنّ ازدواج در کشور ما بالا رفته؟ مگر جوان هفده ساله، هجده ساله، نوزده ساله، احتیاج ندارد به اطفاء نیاز جنسی و غریزه ی جنسی؟ ما باید این را فکر کنیم. خب، از آن طرف میگویند که اینها خانه ندارند، شغل ندارند، درآمد ندارند؛ ببینیم چگونه میشود کاری کرد که همه ‌ی اینها با هم جمع بشود. ما نباید تصوّر بکنیم که حتماً بایستی یک نفری خانه ی مِلکی داشته باشد، یک شغل درآمدداری داشته باشد، بعد ازدواج بکند؛ نه، اِنَ یَکونوا فُقَراءَ یُغنِهمُ اللهُ مِن فَضلِه؛(4) این قرآن است [که] با ما دارد اینجور حرف میزند. یعنی همه‌ ی آن گره های ذهنی ‌ای را که وجود دارد در این زمینه، باید شما باز کنید، یعنی شأن شما و همایشی از این قبیل، این است که بایستی این کار فکری و علمی را بکند؛ یعنی صرفاً بیان فکر، بیان خواست و حتّی شعارهایی در این زمینه نباشد. واقعاً کار بشود، کار فکری بشود؛ عوامل کاهش جمعیّت و موجبات افزایش جمعیّت به نحو مطلوب و با اعتدالِ متناسب، درست سنجیده بشود، مطرح بشود [تا] اقناع بشوند افکار نخبگان. در این زمینه خب الان عامّه ی مردم، بعضی‌ها متدیّنند، بعضی ها متعبّدند، وقتی گفته میشود، میروند سراغ باروری بیشتر؛ لکن نخبگان جامعه باید قانع بشوند، باید مسئله را قبول کنند؛ اگر نخبگان قبول کردند، کار سهل میشود، کار فرهنگ سازی آسان میشود. در این زمینه ها ان‌شاء الله بایستی آقایان تلاش کنید و امیدواریم ان‌شاء الله موفّق باشید. بنده همچنان معتقدم کشور ما کشور هفتاد و پنج میلیونی نیست، کشور ما کشور صد و پنجاه میلیونی [است] ، حالا ما دستِ کم را گرفتیم گفتیم صد و پنجاه میلیون؛ بیشتر هم میشود گفت. قطعاً این کشور با این سطح وسیع، با این تنوّع آب و هوایی، با این امکانات فراوان زیرزمینی، با این استعداد بالقوّه¬ ی علمی که در این کشور وجود دارد، میتواند یک کشور پر جمعیّتی باشد و ان‌ شاءالله خودش هم این جمعیت را اداره کند؛ یعنی همچنان ‌که ما فکر میکنیم که اگر چهار پنج بچّه افتاد روی دوش یک خانواده وضع زندگیشان چگونه خواهد شد، فکر این را هم بکنید که این چهار پنچ بچّه وقتی بزرگ شدند و کاری پیدا کردند و شغلی پیدا کردند چه کمکی میتوانند به پیشرفت کشور بکنند؛ یعنی این را هم باید فکر کرد.


یک نگاه مقلّدانه‌ ای به زندگی غربی یا به زندگی اروپایی وجود داشته که به اینجاها منتهی شده و میراث آن به ماها رسیده؛ ما هم در یک برهه ای از زمان غفلت کردیم، کاری که باید انجام بدهیم انجام ندادیم. در حالی که امروز در [بعضی] از همین کشورهای غربی از کاهش باروری دارند زیان می بینند، پشیمانند؛ و در بعضی از کشورهای غربی مطلقاً کاهش باروری وجود ندارد؛ یعنی خانواده های پر جمعیّت؛ مثلاً خانواده ی آمریکایی با ده دوازده بچّه، چطور خانواده ی ایرانی [ که]میخواهد از او تقلید کند باید حتماً یک بچّه داشته باشد یا دو بچّه! که این الان وجود دارد و گزارشها و خبرها از این واقعیّت به ما اطلّاع میدهد. ان ‌شاء الله که موفّق و مؤیّد باشید.


والسلام علیکم و رحمة الله




      

"شناخت خدا و پرستش وی" عهد و پیمانی بوده که در طول زمان، به دست فراموشی سپرده شده، و خدا با فرستادنانبیاء الهیدرصدد بوده که دوباره آن را به یاد آدمیان آورد. در سوره اعراف آیات 173-172 سخن از عهدی که با بشر بسته شده، به میان آمده و از بشر گله شده که چرا پایبند عهدش نبوده است. پیامبران مبعوث شدند که این عهد را متذکر و یادآور شوند بر این اساس است که مهمترین وظیفه پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله را در سوره غاشیه/ 21 "تذکر" دادن بیان شده و چنین می‌فرماید:"تذکره بده که تو تنها تذکر دهنده‌ای "چرا که یاد خدا از مهمترین عوامل رسیدن به قرب الهی است که انسان را از جهان ماده به عالم معنا و معنویت می‌رساند. "ای کسانی که به خدا ایمان آورده‌اید ذکر حق و یاد خدا (به دل و زبان) بسیار کنید."

البته در مورد میزان یاد خدا و اینکه چه مقدار باید به یاد خدا بود بر طبق آیات و روایات رسیده یاد خدا حدی ندارد و باید در هر حال بیاد خدا بود،  
امام صادق علیه السلام در این زمینه فرمودند: "هرچیزی حدی دارد که در آنجا به پایان می‌رسد، مگر یاد خدا که حدی ندارد. خدا فرایض را واجب کرده و هر که آنها را به جا آورد، همان حد آنهاست... ولی ذکر، حدی ندارد. چنانکه خدای تعالی در سوره احزاب آیه 41 فرمودند: "یا ایها الذین آمنوا ذکرو الله ذکرا کثیرا" "یاد خدا محدودیتی ندارد".

مراتب ذکر

ذکر لفظی و زبانی

اولین مرتبه از ذکر، ذکر زبانی بدون توجه به معنا می‌باشد که مقدمه ذکر حقیقی می‌باشد و اگر در این مرحله خود را محدود کنیم ارزش زیادی ندارد. چون اگر فرد با زبانش خدا را یاد کند و ذکر بگوید ولی در عمل مرتکب معصیت شود، معلوم است که این ذکر فاقد ارزش است. چرا که ذکر حقیقی، انسان را از گناه باز می‌دارد.

ذکر قلبی

مرتبه دوم ذکر، توجه قلبی به خداست و بر این اساس است که در قرآن نیز یکی از صفتهای مومنان را خشوع قلبی می‌داند که مقدمه خشوع نیز توجه قلبی می‌باشد چون اگر توجه قلبی به خدا صورت نگیرد ذکر و یاد خدا جز لقلقه زبان چیری نخواهد بود البته اگر انسان خود را به این مرتبه از مراحل ذکر رساند دیگر نیازی به ذکر زبانی ندارد چرا که هدف از ذکر زبانی به یاد خدا بودن در هر لحظه‌ای از زندگانی است که در این مرحله بدست می‌آید.

یاد خدا در همه احوال

اینکه فرد خدا را در همه حال حاضر و ناظر بر اعمال خود بداند و لحظه‌ای از یادش غافل نشود. در این مرحله فرد کم کم می‌تواند با ذکر لفظی و توجه به معانی اذکار و ترک معاصی و محرمات به مراتب بالای ذکر نایل شود. لازم به ذکر است کسی که از یاد خدا اعراض و دوری کرده و عهدش را فراموش نماید، زندگی سختی خواهد داشت و در قیامت نابینا محشور خواهد شد.

آثار و برکات یاد خدا

یاد خدا آثار و برکات بسیاری دارد که در زیر به برخی از آنها اشاره می‌شود:

مورد یاد خدا قرار گرفتن

"فاذکرونی اذکرکم... _ پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم ..." اگر فرد در همه لحظات زندگی به یاد خدا و نعمتهای نامحدودش باشد، خدا نیز او را در اوج مشکلات و سختی‌ها تنها نخواهد گذاشت.

همنشینی با خدا

کسی که همواره به یاد خدا باشد خدا همنشین او خواهد بود.
پیامبر صلی‌‌الله علیه و آله می‌فرمایند "بدانید بهترین اعمال شما پیش خداوند و پاکیزه ترین آنها و رفیع‌ترین آنها در درجات شما و بهترین چیزی که طلوع کرده آفتاب بر او ، ذکر خداوند سبحان است، زیر ا که خدای تعالی فرموده: من همنشینی کسی هستم که مرا یاد کند."

محبت خدا

انسانی که پیوسته به یاد خداست، محبت الهی در قلبش جا می‌گیرد. چنانکه در زندگی روزمره نیز چنین است که اگر انسان در تمامی ساعات، شخص خاصی را در خاطر داشته باشد، کم کم محبت او در قلبش حاکم می‌شود. در روایت نیز آمده است: " هر کس خدا را زیاد یاد کند، محبت خدا در قلبش حاکم می‌شود.

  • !!فلاح و رستگاری

در قرآن در این مورد چنین آمده است که: خدا را بسیار یاد کنید تا رستگار و سعادتمند شوید.

  • !!آرامش

آرامش و اطمینان، گمشده انسان امروزی است که وی در آرزوی بدست آوردن آن در تلاش است، قرآن راه رسیدن به آن را چنین بیان می‌دارد: "آگاه باشید که تنها یاد خدا آرام بخش دلهاست".
پرتو یاد خدا گر دهد آرایش دل

بگذرد عمر تو در سایه آسایش دل


ثروت و مال نبخشد به دل آرام و قرار

که از آن زاد، پریشانی و آلایش دل


هست تنها به خداوند قسم یاد خدای

ما به راحت و آرامش و آسایش دل


دوری از شیطان

کسانی که خدا را یاد کنند از گزند شیطان محفوظ می‌مانند. امام علی علیه السلام فرمودند: یاد خدا سرمایه هر مومنی است و سود آن سالم ماندن از گزند شیطان است. و نیز در سوره اعراف آیه 201 به این معنی اشاره شده است که: شیطان مثل طواف کننده‌ای کوشا، پیرامون قلب و روح آدمی می‌گردد و دنبال راه نفوذی است تا فرد را منحرف کند. اگر انسان خدا را یاد کند، یاد خدا مثل چراغی در ظلمتی، همه جا را نورانی می‌کند.

تاخداهست دلت تنها نیست اسیر لطف خدا باش که بی خدا زندگی هرگز زیبانیست




      
   1   2      >